رایزینه
نشسته بود لب رایزنیه و تیاق خود را به زمین میکوفت ِ صدای در که امد ناسش ر…
Browse all mohammadhasani's Blog Posts
دقار خدا شوی
دقار خدا شوی از دروازه حویلی که پیش شد سون اسمان سیل کرد و نفسش ره قید کر…
دیوانه ای از قفس پرید
اره حتما میبخشه ِ حتما ...ِ اخه اون منو بیشتر از هر کسی درک میکنه ِ به خاطر…
سنگ ریزه ها
نخودها را با نوک انگشت میکشید سمت خودش و با دو انگشت دیگر سنگ ریزرا میگر…
دستهایم
ببین دستهایم خالیست قرار بود برایت قند حبه کنم دانه دانه قندهار شود شدم …
درد یک زایمان
چند شب است که میخواهم بنویسم اما هر بار که شروع میکنم به پایان نمیرسد ان…
اتفاق
بطور اتفاقی دو تا نگاه سر یک چهار راه وصل میشوند به اتوبان میروند بدون ت…
یک مرد کاری ...
دقیقا یادم هست که برای اولین بار روی صحنه تاتر رفتم و نقش یک پیر مرد بی س…
انگار نامحرمیم
میخواستم یک دنیا حرف بزنم و بهش خیلی چیزها رو بگم میخواستم یک جهان دردش …
گزارش تصویری از اجرای تاتر پانتومیم شاهزاده کوچولو در لیسه کاتب
تهیه کننده : کاپیلا مولتی مدیا اقتباس گر : کاوه ایریک کارگردان : کاوه ایر…
