هنگامی که از «کادر» صحبت به میان می آید، باید کارمندانی را در نظر گرفت که به ترتیب سلسله مراتب در مقامهای زیر قرار می گیرند:«بوچو» (مدیر بخش) و «کاچو» (رئیس خدمات). البته، درجات و عنوانها بینابینی دیگری نیز وجود دارد، نظیر «جی چو» (معاون مدیر) یا «کاچودای ری» (معون کل)، وغیره . «بوچو»و «کاچو» از مصطلحترین عنوانها هستند.
چیزی که شاید ویژۀ ژاپن باشد این است که ارزش و اعتبار عنوانهای فوق نه تنها در درون مؤسسۀ اقتصادی، حتی فراتراز آن، یعنی در تمام جامعه شناخته شده است. فقدان طبقه بندی واقعی اجتماعی و حرفه ای یا وجوه تمایزی که ژاپنیها برای تعیین هویت بتوانند به آن استناد کنند، موجب گشته تا درجه و عنوان فرد در مؤسسۀ اقتصادی به یک مشخصۀ اجتماعی و مورد قبول همگان تبدیل شود و از اعتبار ووجهۀ اقتصادی خاصی برخوردار باشد. با در نظر گرفتن این امر که اهمیت عنوان شغلی فرد در زندگی خصوصی در ژاپن خیلی بیشتر است تا در اروپا، این اعتبار دوچندان می شود. شاید یکی از مهمترین انگیزه های ارتقای اجتماعی برای حقوق بگیران ژاپنی همین اهمیتی باشد که جامعه برای عنوان شغلی فرد قائل است.
عنوان «کاچو» به طور خاص از دو جنبه دارای اهمیت است.نخست، به این دلیل ک نخستین مقام واقعا مهم در سلسله مراتب و نخستین هدف اکثریت حقوق بگیران برای تضمین حداقل اعتبار اجتماعی و بهترین امکان موفقیت در مؤسسۀ اقتصادی به شمار می رود. دیگر اینکه، «کاچو» است که با واحدش به نام «کا» (بخش، سرویس) چرخهای زندگی روزانه را به حرکت درمیآورد. «کاچو» که همواره در تماس مستقیم با واقعیت سخت قرار دارد، درجه ای از سلسله مراتب است که در مورد مسائل حال و آیندۀ زمینۀ صلاحیت خود بیشترین اطلاعات را دارد. بدون دخالت «کاچو» تقریبآ هیچ تصمیمی، حتی دارای اهمیت استراتژیک قابل اتخاذ و انجام هیچ عملی قابل بصور نیست. «کاچو» معمولا با دستیاری یک یا دوتن از نزدیکترین و با تجربه ترین همکارانش فعالیتای روزمره را هدایت می کند. «کاچو» هنچنین می تواند نظرها یا طرحهای جدیدی به مقام بالاتر از خود، «بوچو»، پیشنهاد کند. «کاچو»، در عین حال ، در مقام مسئول سازمان رسمی و گروه غیر رسمی، «کاچو» یه مسائل شخصی همکاران خود می پردازد. غالبآ، در مواقعی که کاری فوری پیش آید، «کاچو» شخصا به کمک زیر دستان خود می شتابد. به این ترتیب، او برنامه ریز، تصمیمگیرنده، شکل دهنده، و همچنین مانند همکارانش اجرا کننده است.
در عوض، «بوچو» از «میدان» دور بوده، معمولا کمتر گرفتاری امور است. نقش اساسی او برقراری ارتباط بین مدیریت و «کاچو» هاست. او فعالیتها را هماهنگ و روابط بین خدمات مختلف و بخشهای دیگر را تنظیم می کند. «بوچو» برای تدوین یک طرح جدید با «کاچو» ها همکاری می کند و می کوشد تا آن را به تصویب مدیرت عمومی برساند. او بنا به درخواست «کاچو» باید به ابتکار شخصی خود، لحظه به لحظه درحل یک مسئلۀ خاص شرکت می کند. مسلما، واقعیت بغرنجتر و متنوعتر از آن چیزی است که به بیان در می آید، و گاه اتفاق می افتد که مرز بین «بوچو» و «کاچو» مبهم شود. این وضعیت ممکن است بر اثر وجود عنوانهای متعدد در سلسله مراتب، خواه بین «بوچو» و «کاچو» و خواه به موازات آنها، تشدید شود.
