خواسته هاي يك مادر

Posted on at


 


فرزند عزیزم


 آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی


 اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم


 اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است


 .صبور باش و درکم کن



 یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم


 برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم ...


 وقتی نمی خواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن


 وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر



 


وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو


 وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی 


 زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم،عصبانی نشو  روزی خود میفهمی


 از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم، خسته و عصبانی نشو


 یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم


 کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم








 


 فرزند دلبندم، دوستت دارم



About the author

seeyam10zalmi

I am M.seeyam zalmi i was born in 1994 graduated form Habebya high school in 2011. I know Dari English Pashto I am a writer, web Bolger,Photographer and a film maker and editor. I am working now in film annex. So now I want to use my experience at this…

Subscribe 0
160