آدامه موریت انسانها به روی زمین و قسمت پایانی
وقتی از مکتب فارغ میشوید در روز که اسناد تحصیلی تان را دریافت میکنید……
وقتی از مکتب فارغ میشوید در روز که اسناد تحصیلی تان را دریافت میکنید……
سفیدی روی ترا قمر نداردزیبایی اش به سان زیبایی نو بهاران جلوه نمایی می نمود……
مرگ را به زندگی ترجیع می دهد 25 سال قبل با قلب لرزان و چشمان گریان جگر گوش……
گر رسدتـــ پیــمانه ای از شادی هـــا فریاد آید تو راست وقت وداع زین کاشانه……
.مرگ حق است انسان هر چقدر عمر کند بلاخره می میرد و دنیا فانی را وداع گفته……
محمد قسيم اخگر فرزند حاجى يقين على بيات در سال ١٣٣٠ در شهر كابل……
ای حاجیان مهر بان باز نورباران آمدید ازدیار مصطفی آن شاه خوبان آمدید چند……
مادرم ای همه هستی من با آنکه در کنارم نیستی بازم تمام وجود منی ... همیشه که……
روزی که آمدم چه غریب بودی برایم و امروز چه غریبانه از آشنایی مهربانت جدا……
دور از دیار و میهن خویشم
منم آشنای غریب یه دوستی نا آشنا که دوست دارم پرنده یی باشم که پرواز نیاموخته……
بخاطر رسيدن به هدف اش شب و روز را نمي شناخت ديوانه وار درس ميخواند تا……
او پيوسته مي گريست تا اگر چهارمين حمل اش دختر باشد به چه سرنوشتي دچار……
او 15 سال دارد ، هنوز نشگفته بود كه اهريمن بدبختي بسوي او شتافت و او را به……